وبلاگ نویسان سبز: شرکت در انتخابات آتی را خیانت به وطن و آینده‌ آن می دانیم

در ادامۀ کمپین اعلام عدم شرکت در انتخابات آتی مجلس شورای اسلامی، جمعی از وبلاگ نویسان سبز نیز با صدور بیانیه ای تحلیلی در همین خصوص، صریحا اعلام کرده اند که شرکت در انتخابات را خیانت به وطن و آینده‌ آن می دانند به گزارش وبگاه وبلاگ نویسان سبز، در بیانیه این گروه از حامیان جنبش سبز آمده است: "اکنون انتخاباتی که پیش رو داریم به همه چیز شبیه است جز انتخابات اینکه تمام کسانی که شأنشان نمایندگی ملت است یا در بند حکومت‌اند یا در کنج عزلت حکومت ساخته گرفتارند وقتی که نماینده‌های واقعی ملت امکان منتخب بودن را ندارند انتخابات کارکردش را عوض کرده و می‌شود مکانیسمی برای مجلس فرمایشی، مجلسی که در رأس امور نیست مجلسی که توان سوأل کردن هم ندارد." متن این بیانیه به شرح زیر است: انتخابات به خودی خود مظهر اراده مردم بر کشور است نماد راستین دموکراسی و تفسیریست عملی‌ از اینکه «میزان رای ملت است» انتخاب یعنی اینکه انتخاب کننده و انتخاب شونده آزادانه بتوانند انتخاب شوند و انتخاب کنند و قیّمی برای اینکار نداشته باشند و در نهایت، لذت انتخاب آزاد را حس کنند در این حالت منتخبشان نیز جرأت کم‌کاری و کوتاهی را نخواهد داشت، مردم هم بدون لکنت مطالبه‌ی به حق خود را خواهند کرد. همانطور که گفته شد انتخابات در صورتی می‌تواند مفید باشد و نقش اصلی را تعیین کند که انتخابات واقعی باشد نه دست‌چین کردن مراکز قدرت و ثروت به نام انتخابات و نمایشی تهوع‌آور از دموکراسی. اکنون انتخاباتی که پیش رو داریم به همه چیز شبیه است جز انتخابات اینکه تمام کسانی که شأنشان نمایندگی ملت است یا در بند حکومت‌اند یا در کنج عزلت حکومت ساخته گرفتارند وقتی که نماینده‌های واقعی ملت امکان منتخب بودن را ندارند انتخابات کارکردش را عوض کرده و می‌شود مکانیسمی برای مجلس فرمایشی، مجلسی که در رأس امور نیست مجلسی که توان سوأل کردن هم ندارد و برای چنین مجلسی چه مهم است مأمور یک رای بیاورد یا مأمور دو همه آنها توانشان صفر است. در علم ریاضی هر عددی به توان صفر برسد مساوی یک است فرقی نمیکند یک باشد یا هزار یا سه‌هزار، به توان صفر که برسند نتیجه‌ی همه آنها چیزی جز عدد یک نیست و همه‌ی آنها مأموریتی جز تضعیف مجلس که مهمترین رکن هر نظام مردم‌سالاری است ندارند. حال در این بلبشو که نمونه‌اش فقط در نظام‌های توتالیته مشاهده می‌شود چگونه و به چه امیدی میتوان در این انتخابات فرمایشی شرکت کرد؟ با مرور انتخابات گذشته یعنی از انتخابات مجلس هفتم به بعد که تیغ شوم نظارت استصوابی تیزتر شد و دست نمایندهگان واقعی ملت را از خانه ملت دور کرد، انتخابات چیزی جز یأس برای ما نداشت، تنها اثری که داشت باد به غبغب نظامیان سیاسی شده می‌انداخت و خوشحال از مشارکت مردم روز به روز فربه تر می‌شدند در اینجا تیتر وار روند و چگونگی انتخابات از بعد از مجلس ششم تا کنون را اشاره‌ی مختصری می‌کنیم:(با ادای احترام به آیت الله دستغیب، از انتخابات خبرگان به دلیل فرمایشی بودن بیش از حد صرف نظر می‌کنیم) انتخابات مجلس هفتم: این انتخابات که یکی از یک‌دست ترین انتخابات مجلس بود، شورای نگهبان بسیاری از تأثیرگذارترین نمایندهگان مجلس را به صورت غیر قانونی رد صلاحیت کرد که باعث تحصن 26 روزه‌ی 139 نماینده گردید و در نهایت موجب استعفای دسته‌جمعی این تعداد از نمایندگی شد مجلس هفتم یکی از قوانین مهمی که وضع کرد و باعث مشکلات عدیده‌ای در بعد خود شد «مصوبه‌ی تثبیت قیمتها بود» انتخابات ریاست جمهوری نهم: نظارت استصوابی در این انتخابات نیز فعال بود و باعث شد به حکم رهبر دو اصلاح‌طلب به لیست تأیید شدهگان بپوندند ولی مهمترین اتفاق این دوره بروز پدیده‌ی تقلبات گسترده و نظام‌مند بود که هم آقای هاشمی و هم آقای کروبی به بروز و وجود آن اعتراف و اعتراض کردند ولی کسی آنان را جدی نگرفت، در نهایت به گونه‌ای شد که آقای هاشمی عریضه به خدا نوشتند و متقلبان را به او واگذار کردند اتفاق دیگر این دوره تولد گروهی بود که با تقلب بر مسند نشسته بود و لکن خود را پاسخگوی هیچ کس و هیچ مرکزی نمیدید. انتخابات مجلس هشتم: این انتخابات حرف و حدیث جدید و اتفاق خاصی را در خود نداشت و اصلاح‌طلبان واقعی باز هم دور از مجلس بودند که یا خود نیامده بودند یا اینکه مورد لطف شورای محترم نگهبان بودند به دلایل واهی که هیچ گاه گفته نشده لاجرم باید خانه نشینی را انتخاب میکردند.این مجلس نیز مجلسی مطیع و فرمانبردار بود و عملکرد قابل قبولی نداشت گرچه کمی بهتر از مجلس هفتم بود که آن هم دلایل خاص خود را دارد. انتخابات ریاست جمهوری دهم: در این دوره که پر شورترین و مهمترین انتخابات بعد از انقلاب به حساب می‌آمد با توجه به سابقه‌ی افراد شورای نگهبان چندان نمی‌توانست تأثیرگذار باشد و این نوید یک انتخابات آزاد و مردمی را میداد و همان گونه نیز شد و ملت منتظر جشن و شادی ازنتیجه‌ی انتخاب خود بودند که به طور غیرمنتظره و در نیمه‌های شب نامی اعلام شد که نام منتخب مردم نبود و دیگر می‌شد فهمید که دولت و ملت گسستی به بزرگی انقلاب پیدا کرده‌اند و میزان دیگر رای ملت نیست و گروهی کوته‌فکر فاسد دور از خدا برای مردم تصمیم می‌گیرند و آن را اجرا می‌کنند. مهمترین اتفاق این انتخابات را میتوان بی‌اعتمادی مردم به حکومت و تولد جنبش سبز عنوان کرد. بعد از این انتخابات بود که نظام برای اولین بار در مقابل مردم بی دفاع خود، تا بن دندان مسلح ایستاد و حتی سکوتشان را نیز تحمل نکرد و در سناریویی از قبل نوشته شده و با راه‌اندازی کارناوال عاشورای 2 سعی کرد مردم را بار دیگر فریب دهد و جنبش را به بی راهه بکشاند غافل از آنکه مردم در خانه‌هایشان به خودسازی مشغولند برای اینکه با کمترین هزینه کشور خود را نجات دهند. مردمی که ناراحت از حصر رهبرانشان و مطلع از قصاوت رقیب میدانند که اگر به میدان بیایند این دیکتاتوران دینی به نام دین می‌کشند و از هیج کاری ابایی ندارند، مردم خدا جو را محارب می‌نامند و خود را نماینده‌ی خدا بر روی زمین تقیه پیشه کرده‌اند و امان از روزی که این قطرات به هم بپیوندند و سیلی شوند که دیگر هیچ چیز و هیچ کس جلودارش نیست. همان گونه که بزرگان و رهبران در بندمان آقایان موسوی و کروبی و خاتمی برای انتخابات شروطی مشخص کردند و اینک که شروط آنها مورد استماع اهالی زور و زر نشده و رهبران در حصر غیر قانونی در ملاقاتهایشان از عدم شرکت سخن گفته‌اند به نظر ما شرکت در این انتخابات نه تنها کمکی به مملکت نخواهد کرد بلکه خسرانی غیر قابل جبران خواهد بود از این نظر که هر رای وارد شده به صندوق تایید نظامی خواهد شد که نظامیان مجیز گویش همه کاره آنند و متفکران و دانشمندان و سیاسیتمداران مستقل‌اش در حبس و هجرت‌ و کنج عزلت. به این ترتیب اعلام می‌نماییم که انتخابات پیش رو را تحریم و شرکت در آن را خیانت به وطن و آینده‌ی آن می دانیم. جمعی از وبلاگ نویسان سبز